آينده از نگاه سه انديشمند ايران امروز" منتشر شد.
كتاب بنا دارد تا با هدف ترويج مباني نظري توسعه براي عموم مردم تصويري ارزيابانه از مسائل آينده ايران براي رسيدن به توسعهي پايدار ارائه كند. هدف اين گفتوگوها ارزيابي مشکلات پيش روي ايران براي رسيدن به توسعه است، به گونهاي که بتوان مباني توسعه را براي عموم بازتر و شفافتر کرد. در گفتوگوها تلاش شده تا از منظر هر شاخه، محورها تحت بررسي، تحليل و استنتاج قرار گيرد. در ابتدا تلاش ميشود تا تصوير يك كشور توسعه يافته بررسي شود و مفاهيم بومي توسعه مورد ارزيابي قرار گيرد. بحث دربارهي شناخت موانع موجود، همچنين بررسي تاريخي و تغيير شكل موانع کمک کرده تا ذهنيت تاريخي ما دقيقتر شود.از سوي ديگر براي توسعه نيازمند زيرساختها، نيرو و سرمايهي انساني هستيم و حتا در صورت وجود چنين امکاناتي مشکل مديريت و ادارهي امور کم و بيش برجا خواهد بود. در عين حال تلاش شده تا به موضوعهاي فرهنگ عمومي، رفتارها و باورهاي اجتماعي، هم از ديد فرصت و هم از ديد تهديد پرداخته شود. در اين گفتوگوها شهرداد ميرزايي مجموعه اي از گفتوگوها را با دکتر رضا منصوري فيزيکدان و از نظريهپردازان توسعهي علمي، دکتر موسا غنينژاد اقتصاددان مسلط به تاريخ و جامعهشناسي ايران، و دکتر حسن عشايري روانشناس و روانپزشک، و مسلط به فرهنگ و رفتارهاي اجتماعي در ايران، انجام داده است كه هرکدام از زاويهاي به موضوع نگريسته و مسائل تحليل کردهاند.
بهره وري در كشورهاي توسعه يافته و پیشرفته
تاكنون كسي به اين سوال جواب صريح نداده است كه مقدار لازم و كافي فناوري اطلاعات و ارتباطات در توسعه و پبشرفت اقتصادي کشورها چقدر است ؟ روزگاري كشورهاي صنعتي خود توسعه نيافته بودند و قطعاً گذر از مراحل مختلف توسعه آنها از طريق برنامه ها و كمكهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات انجام نگرفته است . حتي برخي از محققان پا را فراتر نهاده و اعتقاد دارند كه در كشورهاي صنعتي ، فناوري اطلاعات و ارتباطات نقش مهمي در افزايش بهره وري اين كشورها ندارد.1
«سولو» اولين بار ، چنين استدلالهاي متناقضي را بيان نمود . وي مي گويد كه «شما رشد رايانه را ميتوانيد در همه جا ملاحظه كنيد ، ولي داده هاي بهره وري چنين رشدي را از خود نشان نميدهند.»2
اين تناقضات از راههاي مختلف توجيه مي شود ، يکي اينکه چون اقتصادهاي پيشرفته، اقتصادهايي هستند که در شرايط کارا عمل مي كنند ، لذا معرفي فناوري اطلاعات و ارتباطات در چنين اقتصادهايي تنها مي تواند يک اثر نهايي داشته باشد ، يعني اگر چه معرفي هر واحد توليدات و خدمات فناوري اطلاعات و ارتباطات مي تواند بر توليد ناخالص داخلي اين کشورها اثر بگذارد ، ولي اين اثرات به طور چشمگيري فزاينده نخواهد بود.
بر خلاف تجربه کشورهاي صنعتي ، فناوري اطلاعات و ارتباطات در کشورهاي درحال توسعه ، مي تواند يك عامل اساسي ومهم در جهت دسترسي سريع اين كشورها به مراحل بالاتر توسعه باشد . از آنجائي كه اقتصادهاي در حال توسعه در شرايط کارا و بهينه عمل نمي کنند لذا معرفي فناوري اطلاعات و ارتباطات در چنين اقتصادهايي باعث مي شود ، پتانسيلي در اختيار اين اقتصادها قرار گيرد تا مراحل توسعه اقتصادي را با سرعت بيشتري طي كند . در مقاله حاضر دو استراتژي استفاده داخلي فناوري اطلاعات و ارتباطات و صادرات توليدات و خدمات اين فناوري (به عنوان منبع ارزآوري كشور) باهم مقايسه مي شود كه كداميك از اين دو در توسعه و پیشرفت اقتصادي كشورها بخصوص كشورهاي درحال توسعه و ايران از اهميت بيشتري برخوردار است .
:: بازدید از این مطلب : 376
|
امتیاز مطلب : 138
|
تعداد امتیازدهندگان : 35
|
مجموع امتیاز : 35